تعریف بشارت:
کلمهٔ «بشارت» ۶۰ بار در کتابمقدس تکرار شده و در زبان اصلی «krytto» و به معنای «اعلام کردن» یا «فرا خواندن» است.
در گذشته، پادشاهان و سران دولت از جارچیان برای اعلان اخبار در جامعه و اعلام خدمات عمومی یا احکام حکومتی، استفاده میکردند. مقصود اصلی از «خواندن» یا «بشارت دادن» رساندن چنین اخباری است.
کتابمقدس تعلیم میدهد که ما ایمانداران، باید بشارت دهیم چون همهٔ ما به مبشر بودن خوانده شدهایم.
کتابمقدس بین بشارت و تعلیم تفاوت قائل است.
متی در انجیل خود میگوید «بدینسان، عیسی در سرتاسر جلیل میگشت و در کنیسههای ایشان تعلیم میداد و بشارتِ پادشاهی را اعلام میکرد و هر درد و بیماری مردم را شفا میبخشید.» (متی ۲۳:۴) بشارت دادن، موعظه کردنِ کاریست که عیسی برای ما انجام داد، این در حالی است که تعالیم مورد نیاز برای چگونگی سلوک در عیسی مسیح به کمک انجیل در دسترس است.
اساس کتابمقدسی برای بشارت:
۱. مردم بدون عیسی گمگشتهاند
کلام خدا میگوید «زیرا پسر انسان آمده تا گمشده را بجوید و نجات بخشد.» (لوقا ۱۰:۱۹) مردم بدون عیسی از نظر روحانی مردهاند. به عبارت دیگر، از او جدا افتاده و مایوس هستند. شاید زندگی و حرکت کنند و این طرف و آن طرف بروند، ولی در گناه و معصیت خود مردهاند.
با این وجود، خدا هنگامی که تنها پسرش، یعنی عیسی مسیح را فرستاد تا به جای بشر بر صلیب بمیرد، نجات را فراهم آورد. بدون او، نجاتی در کار نیست. عیسی مسیح تنها راه برای نزدیک شدن گناهکاران به خداست. «در هیچکس جز او نجات نیست، زیرا زیر آسمان نامی دیگر به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم.» (اعمال ۱۲:۴)
۲. خدا برای توبه راهی مهیا میکند
«خداوند…چه نمیخواهد کسی هلاک شود بلکه میخواهد همگان به توبه گرایند.» (دوم پطرس ۹:۳). این ارادهٔ خدا برای انسان است.
۳. خدا به ما فرمان میدهد تا پیغام انجیل را به دیگران برسانیم
خدا نجات ما را مهیا نموده و ما ایمانداران را آماده و روانه کرده تا برویم و پادشاهی او را بر همگان اعلام کنیم.
چرا باید بشارت دهیم؟
۱. بشارت دادن میلی برخاسته از دل خداست
۲. فرشتگان بشارت نمیدهند
بشارت نقشی است که بشر باید بر خود گیرد. کرنیلیوس، افسر رومی مردی متعهد و خداترس بود. فرشتهٔ خداوند بر او ظاهر شد و گفت «کسی را از خانهٔ شمعون دباغ به دنبال شمعون پطرس بفرست و او به تو خواهد گفت که چه باید بکنی.» فرشته میتوانست به کرنلیوس بشارت دهد، ولی چنین نکرد چون نقشی برای بشارت دادن نداشت. ولی از سوی دیگر، از ما انسانها و در واقع ایمانداران چنین کاری خواسته شده است.
۳. ثمر آوردن چون شاخههای تاک هستیم
کتابمقدس میگوید «من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است. هر شاخهای در من که میوه نیاورد، آن را قطع میکند، و هر شاخهای که میوه آورد، آن را هَرَس میکند تا بیشتر میوه آورد» (یوحنا ۱۵: ۱-۲) بعلاوه، آیهٔ پنج از همین باب میگوید «من تاک هستم و شما شاخههای آن. کسی که در من میماند و من در او، میوۀ بسیار میآورد؛ زیرا جدا از من، هیچ نمیتوانید کرد.»
۴. الزام و مسئولیت است
کتابمقدس میگوید «و آیا تنها من و برنابا هستیم که باید برای تأمین معاش خود کار کنیم؟» (اول قرنتیان ۱۶:۹) شاید تنها کسی باشید که نور را در تاریکی به اطراف متساطع میکند. بنابراین، مسئولیت با شماست تا بروید و بشارت دهید. ما نسبت به کسانی مسئول هستیم که آنها را میشناسیم و هنوز به آنها هشدار ندادهایم و به خاطر اینکه حق آنها را برای شنیدن پیغام زایل کردهایم، باید پاسخگو باشیم. بسیاری از مسیحیان مثل کودکان رفتار میکنند، خوش میگذرانند و بازی میکنند و مشغول چیزهای دیگر هستند، در مورد اهمیت تحصیلات و هر چیز دیگری که ارزش بحث ندارد، صحبت و بحث میکنند. در حالیکه هدف نهایی و مسئولیت اصلی هر ایماندار این است که برویم و پیغام انجیل را بشارت دهیم.
۵. نتیجهای طبیعی است
«ایمان آوردم، پس سخن گفتم.» (دوم قرنتیان ۱۳:۴) ایمان حقیقی همیشه با اعمالی که حقیقی بودنش را ثابت میکنند، همراه میشود، که بین آنها مهمترین این است که شاهد عیسی باشیم.
۶. نیاز است و تنها راهحل
خدا تشنگی ایجاد میکند و روحالقدس در دل و جان گمگشتگان اشتیاق به وجود میآورد. عیسی تنها راهحل است. او اعلام میکند «و من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد» (یوحنا ۶:۱۴). راه دیگری جز خداوند عیسی مسیح نیست.
۷. فرمانی آسمانی است
آنکه در کل آسمانها و زمین صاحب اقتدار است میگوید «به سرتاسر جهان بروید و خبر خوش را به همۀ خلایق موعظه کنید.» (مرقس ۱۵:۱۶). این فرمان و ماموریت تنها برای شاگردان زمان عیسی نیست، بلکه برای شاگردان در همهٔ اعصار است. این شامل من و شما و نسلهای بعدی نیز میشود.
برادر/خواهر عزیز،
برای ادامهٔ مطالعهٔ این مجموعه و پایان دورهٔ اول، باید به این سوال پاسخ دهید:
سه یا چهار دلیل را فهرست کنید که ما ایمانداران را به بشارت دادن ترغیب میکنند.